مقام مادر
وَقَضَىٰ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا
ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻗﺎﻃﻊ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﭙﺮستید،ﻭﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ نیکی ﻛﻨﻴﺪ،ﻫﺮﮔﺎﻩ یکی ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻳﺎ ﺩﻭ ﻧﻔﺮﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﭘﻴﺮی ﺭﺳﻨﺪ[ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺘﻮﻩ ﺁﻭﺭﻧﺪ]ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺍُﻑ ﻣﮕﻮی ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ[ﺑﺎﻧﮓ ﻣﺰﻥ ﻭ] ﭘﺮﺧﺎﺵ ﻣﻜﻦ،ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ سخنی ﻧﺮم ﻭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ[ﻭﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺍنه]ﺑﮕﻮ.
📚سوره مبارکه اسراء آیه ۲۳
وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا
ﻭ ﺑﺮﺍی ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﺯ ﺭﻭی ﻣﻬﺮ ﻭﻣﺤﺒّﺖ،ﺑﺎﻝ ﻓﺮﻭتنی ﻓﺮﻭﺩ ﺁﺭ ﻭ ﺑﮕﻮ:ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ !ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﺱ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﻛﻮﺩکی ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ،ﻣﻮﺭﺩ ﺭﺣﻤﺖ ﻗﺮﺍﺭﺩﻩ .
📚سوره مبارکه اسراء آیه ۲۴
حدیث
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله وسلّم :الجَنَّةُ تَحتَ أقدامِ الاُمَّهاتِ.بهشت،زیر پاى مادران است.
📚کنزالعمّال:۴۵۴۳۹
📚منتخب میزان الحکمة:۴۱۴
پیامبرصلّى الله علیه و آله و سلّم:
أعظَمُ الناسِ حَقّا على المرأةِ زَوجُها،وأعظَمُ الناسِ حقّا عَلَى الرَّجُلِ اُمُّهُ.بزرگترین حقّ را بر زن،شوهر او دارد و بزرگترین حقّ را بر مرد،مادر او دارد.
📚کنز العمّال:۴۴۷۷۱
📚منتخب میزان الحکمة: 254
امام صادق علیه السّلام:
جاءَ رجُلٌ إلَى النَّبیِّ صلّى الله علیه و آله و سلّم فقالَ:یا رسولَ اللّه،مَن أبَرُّ ؟قالَ: اُمَّکَ،قالَ:ثُمّ مَن؟قالَ:اُمَّکَ، قالَ:ثُمَّ مَن؟قالَ:اُمَّکَ،قالَ:ثُمّ مَن؟قالَ:أباکَ.
مردى خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلّم آمد و عرض کرد:اى رسول خدا،به چه کسى نیکى کنم؟فرمود:به مادرت.
عرض کرد:سپس به چه کسى؟فرمود: به مادرت
عرض کرد : بعد از او به چه کسى؟فرمود به مادرت
عرض کرد:سپس به چه کسى؟فرمود:به پدرت.
📚الکافی:۲/۱۵۹/۹
📚منتخب میزان الحکمه:۶۱۴
#داستان
روزی حضرت موسی علیه السّلام درضمن مناجات به پروردگار عرض کرد:خدایا میخواهم همنشینی را که در بهشت دارم،ببینم که چگونه شخصی است!
جبرئیل بر او نازل شد و گفت:یا موسی قصابی که در فلان محل است،همنشین تو است،حضرت موسی درب دُکان قصاب آمد، دید جوانی شبیه شب گردان، مشغول فروختن گوشت است،شب که شد جوان مقداری گوشت برداشت و به سوی منزل رفت،حضرت به دنبال او رفت تا به منزل رسید به جوان گفت:مهمان نمیخواهی؟
گفت:بفرمائید،حضرت موسی علیه السّلام
رابه درون خانه برد،حضرت دید جوان غذائی تهیه نمود،آنگاه زنبیلی از طبقه بالا آورد، پیرزنی کهنسال را از درون زنبیل بیرون آورد و او راشستشو داد،غذا را با دست خودبه اوخورانید،موقعی که خواست زنبیل
را به جای اول بیاویزد،پیرزن کلماتی
را گفت که مفهوم نبود؛ بعد جوان برای حضرت موسی علیه السّلام غذا آورد
و خوردند.
آن حضرت سؤال کرد،حکایت تو با
این پیرزن چگونه است؟عرض کرد:
این پیرزن مادر من است،چون وضع مادیام خوب نیست کنیزی برایش بخرم،خودم او را خدمت میکنم،پرسید:آن کلماتی که به زبان جاری کرد چه بود؟گفت:هر وقت او را شستشو میدهم و غذا به او میخورانم میگوید:خدا ترا ببخشدو همنشین
و هم درجه حضرت موسی علیه السّلام در بهشت گردی...
حضرت موسی علیه السّلام فرمود:ای جوان بشارت میدهم به تو که خداوند دعای مادرت را مستجاب کرده،جبرئیل به من خبر داد در بهشت تو همنشین من هستی.
📚 یک صد موضوع پانصد داستان
- ۹۶/۱۲/۱۹