قاصدک آسمانی

پیام های آسمانی وزمینی

قاصدک آسمانی

پیام های آسمانی وزمینی

داستان با موضوع:
*پندهای آموزنده
*سبک زندگی
*آداب ومعاشرت

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۷ مهر ۹۵، ۰۰:۱۴ - mohammadreza
    سلام
  • ۱۸ شهریور ۹۵، ۱۰:۵۲ - javad
    سلام

داستان- خیره انشاءالله

دوشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۵۳ ب.ظ

🔴حتما حتما حتما بخوانید🔴


⭕️هر چی خیره❗️


🌟عسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»


📚بقره ۲۱۶


🔶خیلی وقت‌ها از چیزی بدتان می‌‌اید «وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ» یعنی به نفعتان است. گاهی یک چیزی را دوست دارید اما «وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ» به ضرر شما است.


#داستانک

✅پادشاهی وزیری داشت که هر اتفاقی می افتاد ،می گفت: خیراست!! روزی دست پادشاه درسنگلاخ ها گیرکرد و مجبور شدند انگشتش را قطع کنند،وزیر در صحنه حاضر بود و گفت:خیر است! پادشاه از درد به خود می پیچید،از رفتار وزیر عصبی شد،او را به زندان انداخت،یک سال بعد پادشاه که برای شکار به کوه رفته بود،در دام قبیله ای گرفتارشد که بنا بر اعتقادات خود،هر سال یک نفر را که دینش با آن ها مختلف بود،سر می بریدند و لازمه اعدام آن شخص این بودکه بدنش سالم باشد . وقتی دیدند اسیر،یکی از انگشتانش قطع شده، وی را رها کردند . آنجا بود که پادشاه به یاد حرف وزیر افتاد که زمان قطع انگشتش گفته بود:خیر است! پادشاه دستور آزادی وزیر را داد . وقتی وزیر آزاد شد و ماجرای اسارت پادشاه را از زبان اوشنید،گفت:خیر است! پادشاه گفت:دیگر چرا؟؟؟ وزیر گفت: از این جهت خیراست که اگر مرا به زندان نینداخته بودی و زمان اسارت به همراهت بودم،مرا به جای تو اعدام می کردند...


...در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست


  • علمدار عشق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی